کهنسال زخم خورده از غصه های شبانه سربازها

از سه سری نگهبانی که تا الان در دژبان دادم، دوتاش اسلحه خونه بود که نگهبانی دیشب زیر بارون حسابی صورت پذیرفت.


درب ش به سمت شرقه و دوتا درخت سمت شمالش قرار دارند، دوتا درخت با قطری نزدیک یا بیشتر از یک متر.


دفعه اول که کنارش بودم، تاریخ های اعزام، علامت لاک سفید رنگ تعداد نگهبانی ها و حروف انگلیسی رو به خوبی روش می دیدیم که نوشته و کنده کاری شده بودند، بعضی هاشون فکر کنم برای چندین سال پیش و خیلی قدیمی باشند، اینقدری که انگار قسمتی از درختند، شاید حتی ده 15 سال پیش و بیشتر، حروف S و H ی که در عمق درختند و کش آمدند بعلت رشد طولی درخت! حتی ...


روی درخت توی ارتفاع سه متری یه خطی مثل زخم شمشیر هم دیده میشه که اونم لطف شبانه سربازای نگهبان اونجاست احتمالا !


از اون جالب ترش، که دیشب مطمئن شدم، این که سربازا با سرلوله این درخت رو خشن سال هاست شب ها نوازش می کنند تا راحت بخوابه، برای همینه تا ارتفاع دو سه متری اش، دایره دایره هایی با عمق های مختلف، قدیمی و جدید دیده می شوند که شاید عقده های خالی شده، یا شوخی های شهرستانی نگهبان اسلحه خونست با درخت کهنسالی که سال هاست پاس اسلحه خانه را می دهد ....