موج ِ وبلاگی: امام خمینی (ره)، کسی که یک نفر نبود

سلام علیکم


مدتی بود ننوشته بودم، خوب دیدم که باز بنویسم، عالمی که ده روز قبل از به دنیا آمدن من دنیا ره به مقصد بهشت فردوس ترک کرد اما مهر و محبت ش را در قلب و روح من کاشت و رفت، کسی که یک نفر نبود، یک دنیا بود.

سیاست مداری دین دار، دین داری سایت مدار، روحانی ای بلند مرتبه، شاعری پاک باخته، کسی که در شعرهایش از معشوق ش که از دین ش و عقیده اش برخواسته بود می گفت، کسی که سیاست دینی را به نهایت برده بود و یک پارچه نمود بیرون دیانت ما عین سیاست و سیاست ما عین دیانت ماست بود.


می پرسید چرا اینقدر همه چیز را تفکیک نشده گفتم؟ چون امام تفکیک و تجزیه پذیر نبوده و نیست، از امام و رهبرم آموختم چگونه زندگی و سیاست و اعتقادات مذهبی خویش را بگونه ای مدیریت کنم تا دنیایی هم اگر شبهه انداختند و لغزش های خویش را بیان کردند، پای من ذره ای نلرزد.


از امام خمینی (ره) آموختم، چطور برای دیگران احترام قائل باشم و ذره ای خویش را برتر از دیگران نبینم، از امام آموختم چگونه خویش را وقف تعالی دیگران کنم و خویش را وسیله ای جز اقتدار و خواست خدا ندانم.


مکتب امام خمینی مکتبی بود که مهر و محبت را آموختم، سیاست را آموختم، بصیرت را درس گرفتم و ولایت پذیری را با گوشت و پوست و روح خویش تجربه کردم، مبارزه با ظلم و ستم را با سلاح ایمان و توکل پاس کردم و به گفته امام علی (ع) بنده امام خمینی شدم ....


این روزها هم امام در کنار ما نیست، بیست و یک سال است که جسم امام نیست، اما روح و وجود و اعتقادات و همه و همه امام اینجاست، پیش روی ما، چون فانوسی که کشتی سرنوشت ما را از طوفان های ظلمت و فتنه های اخرالزمان نجات می بخشد.


دیگر مطالب مرتبط: اشعار و دوبیتی های امام.