آسمان مال آن هاست

وب سایت حسین محمدی نصرآبادی

آسمان مال آن هاست

وب سایت حسین محمدی نصرآبادی

همدردی درد دارد!

یک موتور سوار، از وقتی قانون اجازه داد در تهران و از وقتی پاش به ترمز و کلاج رسید در وطن... ده یازده سالگی...


فامیل ها، پدر عمو دایی پسرها خاله دایی و پسرها، همه موتور سوار، یزد مهد موتور سواریه آخه... اینقدر توی فامیل دور و نزدیک و هیئتی ها و دوستان تصادف و مرگ داشتیم بخاطرش گاهی برای منصرف کردن رفقا کلی از تصادف ها و بلاها داستان واقعی دارم که بگم متاسفانه! ینی در حد یک 24 ساعت یک سره!


خودم الحمدلله از بسیار زمین خوردن ها و تصادف ها به لطف خدا عبور کرد...


اما...


امروز رفتم جلو در اتاق با یکی از دوستان کار داشتم، داشت می گفت محمد.ا که هنوز کادوی عروسی ش رو بهش ندادیم، تصادف کرده، مچ و کتفش شکسته و عمل کرده پلاتین گذاشته...


منو میگی، مثل الان که دارم می نویسمش، حس کردم فشارم افتاد، توی دلم خالی شد و حالم بد... خیلی ناراحت شدم، چون درد و سختی ش رو توی وجودم حس کرد... وای خدا...


خدا نصیب کسی نکنه دردی رو بچشه، بخصوص تصادف با موتور... و باز خدا نکنه خانواده ای مریض داشته باشه.. بخصوص مریضی تصادف کرده با موتور...


پ ن: خداوندا خودت حافظ ما راکبانِ بی سنگر باش...

پ ن: خدا حیف نیست این بدن سالم نباشه تا تیکه تیکه شه در راهت؟

پ ن: خدا کمک کن برادرمون محمد خیلی زود خوب شه و به دل همسرش و خانواده ش صبر بده، صبری به محکمی گارد موتور! حتی گارد تانک!!

پ ن: خدایا گارد هیچ موتوری خط هم روش نیوفته، خط...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد