آسمان مال آن هاست

وب سایت حسین محمدی نصرآبادی

آسمان مال آن هاست

وب سایت حسین محمدی نصرآبادی

آسمان مال آن هاست - امتحان تمام شد، امتحان شروع شد

پشت سرهم خواهش تمنا. دیگر کلافه شده بودم. فکر کردم راهش مخالفت نیست. باید جلو پای شان سنگ بیندازم. گفتم:« اگر سه بار از این قله رفتید بالا و برگشتید می برمتون.»

کاری نمی شد کرد. بنیه شان ضعیف بود. چند روز پیش تر نبود که امتحان های مدرسه شان تمام شده بود و امده بودند. عملیات هم شوخی بردار نبود. دیگر خواهش و تمنای شان قطع شد. اعصاب من هم برگشت سرجایش. رفتم توی سنگر که یکی از بچه ها آمد و گفت:«شما به این دو نفر چی گفتید مثل بز افتادند به جان کوه؟»

فکر نمی کردم قبول گنند. رفتند و برگشتند.سه بار.

تحریری از آسمان مال آن هاست.                                                  مشترک فید آسمان شوید.

نظرات 1 + ارسال نظر
shakiba چهارشنبه 5 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 02:38 ب.ظ

بابا اینا عجب بسیجی هایی بودن ها!

به معنای واقعی
اینها مرد دوران خود بودند

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد